جدول جو
جدول جو

معنی آب و آش - جستجوی لغت در جدول جو

آب و آش
(بُ)
خوردنی های پخته
لغت نامه دهخدا
آب و آش
خوردنی های پخته
تصویری از آب و آش
تصویر آب و آش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب و گل
تصویر آب و گل
خانه، بنا، ساختمان
فرهنگ فارسی عمید
(شُ)
آش و جز آن. آش و مانند آش
لغت نامه دهخدا
(بُ گِ)
خانه. بنا. زمین.
- آب و گلی در جایی داشتن، خانه یا مزرعه ای را در آنجا دارا بودن.
- از آب و گل درآمدن یا درآوردن، بسن رشد و بلوغ یا نزدیک به آن رسیدن یا رسانیدن.
، گاه آب و گل گویند و مراد آب و خاک است:
گر خود از اصل بنگریم او را
آب و گل مادر و پدر باشد.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
تصویری از آب وآش
تصویر آب وآش
از اتباع، خوردنیهای پخته
فرهنگ لغت هوشیار
بنا ساختمان، زمین ملک. یا آب و گل در جایی داشتن، بنایی یا مزرعه ای داشتن، یااز آب و گل درآمدن یا در آوردن، بسن رشد و بلوغ و نزدیک بدان رسیدن یا رسانیدن، یا حق آب و گل داشتن در... سابقه در استفاده از... داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب و گل
تصویر آب و گل
((بُ گِ))
بنا، ساختمان، زمین، ملک، درآمدن، کنایه از به سن رشد و بلوغ رسیدن
فرهنگ فارسی معین